اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه
آخرین مطالب
  • ۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۵ تورم
پربیننده ترین مطالب

۲۲:۲۶۱۹
آبان

در علم اقتصاد موضوعی به نام چسبندگی مصرف مطرح است. زمانی که  درآمد افراد افزایش می یابد. افراد به راحتی مصرف خود را افزایش می دهند. ولی در هنگام کاهش درآمد، مصرف به راحتی کاهش نمی یابد. به عنوان مثال اگر درآمد30 درصد کاهش یابد. مصرف به این اندازه کاهش نمی یابد.

از این موضوع شرکت های ارائه دهنده خدمات و کالا استفاده می کنند. به این صورت که با کاهش قیمت کالا یا خدمات در مدت محدود، در واقع درآمد افراد افزایش می دهند (با همان مقدار پول می توانند کالا یا خدمات بیشتری خریداری کنند). در این مدت مصرف افزایش می یابد. پس از طی زمان مورد نظر و برگشتن قیمت به قیمت اولیه خود(کاهش درآمد) مصرف به همان نسبت کاهش نمی یابد.




علی نوربخش
۲۳:۱۲۱۵
آبان

در اقتصاد سنتی قیمت براساس نمودار عرضه وتقاضا بررسی میشد. مقدار عرضه و مقدار  تقاضا عوامل تاثیر گذار در قیمت یک کالا بودند و عرضه و تقاضا را مستقل از هم در نظر می گیرند. ولی در اقتصاد رفتاری تمایل خردیدار به پرداخت پول، را ملاک قیمت گذاری در نظر می گیرند. شاید مثال مناسبی که در مورد این موضوع می توان بیان کرد حراج باشد اتفاقی که در یک حراجی می افتد تاثیر رفتار آدم ها در تعیین قیمت می باشد. در یک حراجی وقتی یک کالا را انتخاب می کنید. هر لحظه که قیمت بالاتری داده می شود امکان از دست رفتن کالا بیشتر می شود بنابراین تمایل انسان به خرید و در اختیار گرفتن آن بیشتر می شود.






علی نوربخش
۲۲:۱۰۰۴
آبان

در علم اقتصاد، ضریبی به نام ضریب استهلاک داریم. این ضریب نشان می دهد که سرمایه ما چه قدر تحلیل رفته است. وقتی شما خودرویی، تهیه می کنید. بعد از گذشت مدتی مثلا یکسال فرسوده شده و دیگر ارزش گذشته را ندارد. سرمایه ملی هم به همین شکل است. هر چه قدر ضریب استهلاک در کشوری بالا باشد. از ثروت ملی آن کشور در طول زمان کاسته می شود. معمولا، عمر متوسط ساختمان در کشورهای توسعه یافته 70 سال است. ولی در کشور ما 20 سال، این نشان از استهلاک بالای سرمایه در کشور ماست. که باید از منبعی تامین شود. این امر، باعث از بین رفتن بودجه ملی کشور می شود. بودجه ای که باید صرف پروژه های عمرانی شود. صرف تعمیر و نگهداری آن می شود. لزوم نظارت و انجام کار صحیح، حین ساخت کمک می کند تا در آینده هزینه کمتری انجام دهیم. چیزی که شاید امروز قابل دیدن نباشد.

اخبار را که پیگیری می کردم، بیمارستانی را نشان می داد که عمر چندانی از ساخت آن نگذشته بود ولی به مرحله تعمیرات رسیده بود و چون بیمارستان یک سرویس 24 ساعت است. نمی توان به راحتی ساختمانهای دیگر  آن را تعطیل کرد. در این تصویر نشان می داد که بخش اورژانس در حالی که بیمار در حال استراحت است. تعمیرات انجام می شود و صدای ناهنجار تعمیرات به گوش می رسد.  مخل آسایش بیماران است و همچنین باعث از بین رفتن رفتن استیلیزاسیون که در اثر گرد و غبار اتفاق می افتد. می شود این نمونه بارزی از بی توجهی به امر ساخت است چیزی که امروز پرسود(بی توجهی به مقررات و استاندارها) به نظر می رسد در آینده پر هزینه تر خواهد بود.


علی نوربخش
۲۰:۳۷۳۱
شهریور

اگر به نقشه اقتصادی جهان نگاهی بیندازیم. طوری طراحی شده است که انگار، تقسیم کاری، در سطح جهانی صورت گرفته است. در شرق این نقشه، کشورهایی مانند چین، تولید کالا انجام می دهند و در غرب کشورهایی مانند آمریکا، تولید خدمات. اما این تقسیم بندی را چه کسی انجام داده است. می توانیم به این موضوع در سطح کوچکتر مانند یک کشور و یا یک شهر و خانواده، ببینیم. معمولا کسی که کاری را با مهارت بیشتر در زمان کمتر و هزینه پایین تر انجام می دهد. آن کار، به آن شخص، سپرده می شود. چین با داشتن، نیروی انسانی فراوان ، دسترسی به منابع زیرزمینی، قوانین کار کمتر و...برای تولید کالا محل مناسب تری می باشد. به عنوان مثال اگر ده واحد درآن سرمایه گذاری شود. می توان بیست واحد به دست آورد. که شاید این رقم در آمریکا دوازده واحد باشد. بنابراین تولید کالا در این کشور مقرون به صرفه تر است. در آمریکا هم به این شکل، با مهاجرت افراد نخبه و فراهم بودن بستر مناسب در این کشور، تولید خدمات مقرون به صرفه تر است. خدماتی در زمینه طراحی، مدیریت، بازایابی، برندینگ و...

مفهومی که موجب چنین تقسیم جهانی شده است. مفهوم مزیت نسبی می باشد.


علی نوربخش
۲۲:۳۱۲۸
شهریور

کاربرد ریاضیات در دنیای اطراف ما

تبدیل فوریه به نام شخص فوریه نام گذاری شده است. فوریه سیاستمدار و دانشمندی بود که توانست کوشش دانشمندان قبل از خود را به سرانجام برساند.

تبدیل فوریه این مفهوم را به ما می رساند که هر شکلی و هر سیگنالی را می توان به صورت مجموعی از توابع سینوس و کوسینوس نوشت(سه شرط اولیه دارد که شکل موج های کمی را نمی توان، تبدیل کرد).

با پیشرفت دنیای الکترونیک و استفاده از ابزارهایی با میلیاردها ترانزیستور، که در حجم کوچکی می توان آن را جای داد و امکان قابل حمل بودن بسیاری از وسایل را فراهم کرده است و لزوم پیوستگی تامین انرژی برای وسایل الکترونیک، لزوم استفاده از منابع تغذیه که بتواند تامین کننده انرژی این دستگاه ها باشد و حجم آن کوچک باشد. اهمیت پیدا کرده است.

اتفاقی که در دستگاه های امروزی می افتد استفاده از پالس مربعی با فرکانس بالا که امکان استفاده از ترانس های کوچک تر را می دهد وسپس استفاده از فیلتراسیون برای بیرون کشیدن هارمونیک مورد نظر از این پالس که مطابق با فرکانس و توان دستگاه مورد نظر می باشد.(شارژرها و دیگر ادوات تغذیه از این روش استفاده می کنند)



 

علی نوربخش
۱۶:۲۱۲۳
شهریور

اسکناس کالایی است که در مبادله ها مورد استفاده قرار می گیرد به خرید و فروش کالا و خدمات و ارزش گذاری آن ها کمک می کند. در واقع می شود گفت که اسکناس جای کالا را گرفته است. در گذشته، مبادله به صورت کالا به کالا صورت می گرفت. شما اگر می خواستید کالایی را بخرید. مثلا یک کیلو گوشت در مقابل آن باید مقداری از یک کالای مرجع مثلا نمک را پرداخت می کردید. اسکناس جزء، پول ها طبقه بندی می شود(در علم اقتصاد جزء M1).

اگر به دقت به اسکناس هایی که دارید نگاه کنید. روی آن دو امضاء، یکی امضای رئیس بانک مرکزی و دیگری وزیر اقتصاد و دارایی می بینید. اما این امضاء ها به چه علت هستند. بیایید نگاهی کوتاه به سرگذشت بلند پول بیندازیم. در ابتدا، مبادلات به صورت تهاتری انجام می شد. یعنی در قبال دریافت کالا شما کالایی را به همان ارزش پرداخت می کردید. این طور مبادلات دارای معایبی بودند. مانند ارزش گذاری کالا، مشکل حمل و نقل کالا، فساد پذیری کالا و ... با گذشت زمان سکه جای خود را به کالا در معاملات داد. سکه هایی که از طلا و نقره ساخته می شد. این دو فلز را به دلیل نایاب بودن انتخاب کرده بودند. سکه های طالا و نقره به خودی خود دارای ارزش بودند یعنی حتی اگر مبادله ای صورت نمی گرفت می توانستند از طلا و نقره آن استفاده کنند. این نوع پول هم دردسرهای خاص خود را داشت. حمل و نقل آنها سخت بود، معاملات با ارزش بالا را سخت می شد با آن انجام داد و...بعد از سکه، نوبت به پول کاغذی رسید. اما این پول کاغذی به ذات ارزشی بیشتر از مقدار کاغذ به کار رفته درآن نداشت. برای اینکه به این کاغذ اعتبار داده شود. بانک مرکزی آن را امضاء می کند که هم ارزشمند شود و هم اینکه نشان می دهد آن را به عنوان وجه رایج قبول دارد. همین چند سال پیش هم دیده بودیم که عده ای سکه های 25و50 تومانی را ذوب می کردند و فلز آن را می فروختند. زیرا ارزش خود سکه از مبلغ روی آن بیشتر بود. بنابراین بانک مرکزی،شروع به تولید سکه های کم وزن تر کرد. ولی اسکناس کاغذی به این شکل نیستند. اتفاقی که این روزها می افتد. این است با کاهش سود بانکی مردم پول خود را تبدیل به کالا می کنند تا ارزش آن کم نشود.(در نوشته های بعدی مفاهیم وابزارهای اقتصادی را ادامه می دهیم)



علی نوربخش
۲۱:۵۲۱۹
شهریور







علی نوربخش
۲۲:۱۲۱۶
شهریور

شاید شما هم این جملات را در تاکسی، اتوبوس یا مترو شنیده باشید یا بین دوستان و یا گذر از عرض و طول یک خیابان."اینجا ایرانه"، "مسلمانان همه دزدند"، " من انجام ندم یکی دیگه انجام میده"، "کی رعایت می کند که من بکنم"

 

بیایید چند شاخص و تعریف اقتصادی را با هم ببینیم:

تورم: فکر می کنم با این واژه کاملا آشنا هستید دور نیست زمانی که این واژه را با گوشت و پوست خود لمس کردیم:)

تورم یعنی بی ارزش شدن پول رایج یک کشور، به این معنی که اگر دیروز با 10 واحد پولی کالایی را تهیه می کردید امروز با باید برای همان کالا، پول بیشتری پرداخت کنید. اما مفهوم تورم و اینکه تورم چه سیگنال یا پیامی را در جامعه منتشر می کند. تورم به تولید کننده این پیام را می دهد که تولید خود را به تاخیر بیندازد به دلیل اینکه کالا را فردا می تواند گران تر بفروشد و به مصرف کننده این پیام را می دهد که مصرف خود را جلو بندازد به خاطر اینکه فردا باید گران تر بخرد. می توان زمانی را به یاد آورد که فرد مواد شوینده خانواده خود را در چند کارتون تهیه می کند این احساس به آدم دست می داد که قحطی در پیش است. دیر زمانی نیست که پیام های اخلاقی و دینی و گاهی عرفانی (در قالب شعر) در سطح شهر و در و دیوارها دیده میشد که احتکار نکنید.

انحصار دولتی- انحصار دولتی یا اقتصاد دولتی عرصه را برای رقابت تنگ می کند یا بهتر بگوییم رقابت کالا را از دانش فنی یا تولید کالا به سمت رقابت در جلب نظر کارفرما به طرق دیگر و گرفتن رانت و امکانات ویژه سوق می دهد. انحصار دولتی، اقتصاد دولتی یا اقتصاد خصولتی،  باعث پرورش نیروی کاری ضعیف می شود. افراد جامعه به سمت مدرک گرایی و پارتی بازی می روند تا پرورش توانایی و مهارت. چنین اقتصادی مدیران ناکارآمدی پرورش می دهند

 

اقتصاد نفتی- اقتصادی که بر پایه نفت باشد مردم را نسبت کشورشان و مسئولان را به پاسخ گویی به مردم بیگانه می کند. شفاف نبودن چنین اقتصادی محل پرورش افراد اختلاص گر می باشد.

- مطالعه اقتصاد نشان می دهد آنچه در رفتار مردم کشوری دیده می شود گذشته از مذهب، موقعیت جغرافیایی و ملیت، به رفتار سازی یک سیستم و شاخص ها بر می گردد.



علی نوربخش
۲۲:۰۱۱۳
شهریور
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا بازیکنان فوتبال معمولا تحصیلات دانشگاهی بالایی ندارند یا چرا کشور ژاپن با وجود تکنولوژی بالا خیلی وسایل را خودشان نمی سازند و از کشورهای دیگر مانند چین وارد می کند. یکی از مفاهیم اقتصادی که به این سوالات یا به این دست از سوالات پاسخ می دهد هزینه فرصت است. هزینه فرصت به معنای این که زمان برای ما چه قدر ارزش دارد. شاید  یک فرد 18 ساله،که سابق بر آن کاری انجام نداده است وقتی وارد دانشگاه می شود. هزینه تحصیل خود را خرج رفت و آمد و هزینه وسایل اش بداند ولی یک بازیکن فوتبال که یک میلیارد در سال درآمد دارد قطعا درس خواندن برای او پرهزینه است زیرا زمان برایش گرانبها تر است. همچنین برای یک کشور که صاحب تکنولوژی می باشد. تولید سوزن ته گرد برایش پر هزینه تر از کشور چین می باشد زیرا منابع خود را برای آن باید صرف کند در حالی که می تواند کار باارزش بیشتری انجام دهد. در زندگی روزمره هم به این شکل است. انجام هر کاری یعنی انجام ندادن کار دیگر. هزینه فرصت استراحت هرکسی با شخص دیگر متفاوت است زیرا ارزش زمانی کاری آنها متفاوت است.





علی نوربخش
۲۳:۴۸۰۸
شهریور
کتاب وداع با اسلحه، ارنست همینگوی - یک رمان جذاب در بستر یک جنگ غیرجذاب است. وقایع این رمان در خلال جنگ جهانی اول اتفاق می افتد که روایت یک راننده آمبولانس آمریکایی ست. راننده آمبولانسی که عاشق یک پرستار انگلیسی می شود.
می توانید با خواندن این داستان خود را در میانه یک زندگی ببنید در میان سرباز های جنگ، در میان یک بیمارستان آمریکایی در ایتالیا، در میانه کشور سوئیس.
روایت داستان به گونه است که جریان داستان پیش چشمان شماست و انگار دریک سینمای چند بعدی هستید.
 راننده آمبولانسی که  بعد از زخمی شدن در یک حمله به عقب برده می شود و در بیمارستان بستری شده  و بعد دوره درمان دوباره به جنگ برگشته ولی این بار فرمان عقب نشینی صادر می شود و در حین عقب نشینی توسط نیروهای خودی دستگیر شده تا به جرم ترک همرزمان به عنوان یک افسر تیرباران شود و در این حین خود را به رودخانه زده  و فرار می کند تا به معشوقه خود کاترین برسد و در تنهایی خود، شریکی داشته باشد و با هم تصمیم به فرار از ایتالیا،به سوئیس را می گیرند به وسیله قایق و از طریق رودخانه. ماهایی که کاترین باردار است را در یکی از روستاهای سوئیس می گذارند و از بهترین لحظات زندگی آنها است تا اینکه موقع زایمان می رسد در سکانس آخر داستان به یکباره همه چیز به پایان می رسد لحظات به خوبی نمایش داده می شود به گونه ای که نفس کشیدن کاترین در زیر دستگاه بیهوشی را می توان احساس کرد ولی همه چیز با مرگ بچه و کاترین به پایان می رسد.





علی نوربخش