شاید شما هم این
جملات را در تاکسی، اتوبوس یا مترو شنیده باشید یا بین دوستان و یا گذر از عرض و
طول یک خیابان."اینجا ایرانه"، "مسلمانان همه دزدند"، " من انجام ندم یکی
دیگه انجام میده"، "کی رعایت می کند که من بکنم"
بیایید چند شاخص و
تعریف اقتصادی را با هم ببینیم:
تورم: فکر می کنم
با این واژه کاملا آشنا هستید دور نیست زمانی که این واژه را با گوشت و پوست خود
لمس کردیم:)
تورم یعنی بی ارزش
شدن پول رایج یک کشور، به این معنی که اگر دیروز با 10 واحد پولی کالایی را تهیه
می کردید امروز با باید برای همان کالا، پول بیشتری پرداخت کنید. اما مفهوم تورم و
اینکه تورم چه سیگنال یا پیامی را در جامعه منتشر می کند. تورم به تولید کننده این
پیام را می دهد که تولید خود را به تاخیر بیندازد به دلیل اینکه کالا را فردا می
تواند گران تر بفروشد و به مصرف کننده این پیام را می دهد که مصرف خود را جلو
بندازد به خاطر اینکه فردا باید گران تر بخرد. می توان زمانی را به یاد آورد که
فرد مواد شوینده خانواده خود را در چند کارتون تهیه می کند این احساس به آدم دست
می داد که قحطی در پیش است. دیر زمانی نیست که پیام های اخلاقی و دینی و گاهی
عرفانی (در قالب شعر) در سطح شهر و در و دیوارها دیده میشد که احتکار نکنید.
انحصار دولتی-
انحصار دولتی یا اقتصاد دولتی عرصه را برای رقابت تنگ می کند یا بهتر بگوییم رقابت
کالا را از دانش فنی یا تولید کالا به سمت رقابت در جلب نظر کارفرما به طرق دیگر و
گرفتن رانت و امکانات ویژه سوق می دهد. انحصار دولتی، اقتصاد دولتی یا اقتصاد
خصولتی، باعث پرورش نیروی کاری ضعیف می شود. افراد جامعه به سمت مدرک گرایی و پارتی بازی
می روند تا پرورش توانایی و مهارت. چنین اقتصادی مدیران ناکارآمدی پرورش می دهند
اقتصاد نفتی-
اقتصادی که بر پایه نفت باشد مردم را نسبت کشورشان و مسئولان را به پاسخ گویی به
مردم بیگانه می کند. شفاف نبودن چنین اقتصادی محل پرورش افراد اختلاص گر می باشد.
- مطالعه اقتصاد نشان می دهد آنچه در رفتار مردم
کشوری دیده می شود گذشته از مذهب، موقعیت جغرافیایی و ملیت، به رفتار سازی یک
سیستم و شاخص ها بر می گردد.