اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه
آخرین مطالب
  • ۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۵ تورم
پربیننده ترین مطالب

۲۱:۴۷۰۶
شهریور
امروز یه قرار داشتم. زود رسیدم. وقت و مغتنم دیدم سری به کتابخانه بزنم و قسمت نشریات. عکس زیر متعلق به نشریه داستان همشهری است.


 
علی نوربخش
۲۲:۱۷۰۴
شهریور

مه نداره :)



ارتفاع 10000 پا از سطح دریای آزاد

مکان جنوب شرق ایران 

علی نوربخش
۱۱:۰۱۰۲
شهریور

تا حالا به میوه درخت کاج نگاه کردید. سعی کنید دو سر آن را با دست بکشید در خیال خود می بینید که تبدیل به درخت کاج دیگری شد. یک سنگ را در نظر بگیرید از اطراف بکشید در خیال خود می بینید. که تبدیل به کوه بزرگی شد انگار در هر جزیی از طبیعت، کل آن وجود دارد. فقط در اشیاء یافت نمی شود. در انسان هم به همین شکل است. انسان ها از میلیون ها سلول عصبی تشکیل شده است و یک شبکه پیچیده  می باشد. اگر انسان بینایی خود را از دست بدهد می تواند با استفاده از حس لامسه یا دیگر حواس، دنیای اطراف خود را تشخیص دهد. 

تعریف دقیق تر ریاضی فراکتال را می شود اینطوری بیان کرد٬شکلهایی پیچیده که از شکلی ساده با تکرار بینهایتِ الگویی ساده حاصل می شوند. توضیح بیشتر موضوع فراکتال را  در این لینک  می توان مشاهده کرد.




علی نوربخش
۲۰:۱۱۲۷
مرداد

شاید شما هم عادت کرده باشید که هر از چند گاهی، موبایل را خاموش و روشن کنید تا ببینید پیامی نیامده باشد که صدای نوتیفیکیشن آن را نشنیده باشید یا به تلگرام و اینستاگرام سر بزنید.

بیایید قبل از وارد شدن به این موضوع، نگاهی به آزمایش بی. اف اسکینر بیاندازیم. 

اسکینر آزمایشی را ترتیب داده بود که در آن موش گرسنه ای برای بدست آوردن غذا باید اهرمی را فشار می داد. موضوع آزمایش اسکینر ((زمان بندی های شمارافزایی)) بود برای توصیف رابطه ی بین کنش و پاداش های همراه آن ها استفاده کرد.

در زمان بندی شمار افزایی ثابت موش پس از فشار اهرم به تعداد مشخص مثلا 10 بار پاداش خوراکی را دریافت می کرد مثلا دلال ماشین دست دوم که به ازای فروش هر 10 ماشین مبلغ 1000 دلار پاداش می گیرد.

در زمان بندی شمار افزایی متغییر، موش پس از فشار دادن اهرم به تعداد تصادفی خوراکی را دریافت می کرد(به همین ترتیب دلال ماشین دست دوم ممکن است پس از تعداد نامعین ماشین، پاداش دریافت کند) مثلا بعد از 10 بار، خوراکی بگیرد یا بعد از 15 بار. بنابراین در زمان بندی های شمار افزایی متغییر، آمدن پاداش پیش بینی ناپذیر است.

شاید این تصور پیش بیاید که در زمان بندی شمار افزایی ثابت، که موش قابلیت پیش بینی کردن دارد. نتیجه کارش، انگیزه بیشتری برای فعالیت باشد.


برعکس اسکینر دریافت که زمان بندی متغییر در عمل انگیزه بیشتری ایجاد می کند. بارزترین نتیجه آن، این بود وقتی پاداش قطع شود. موش هایی که تحت زمان بندی ثابت بودند. تقریبا فورا  دست از کار می کشیدند ولی آن هایی که تحت زمان بندی متغییر بودند برای مدت طولانی به کار ادامه می دادند. "زمان بندی شمار افزایی متغییر در ایجاد انگیزه در آدم ها هم به خوبی کار می کند."

 اتفاقی که در تلگرام و اینستاگرام هم می افتد به همین شکل می باشد. ممکن است شما عکسی را در اینستاگرام قرار دهید و بارها آن را رفرش کنید تا ببینید چند نفر به شما لایک داده اند. به همین ترتیب در تلگرام هم ، هر از چند گاهی پیامی دریافت می کنیم که ممکن است در بین آن ها خبری خوشی باشد یا پیامی از شخصی که مدت ها از او خبر نداشتیم. این رویداد های غیر منتظره هستند که ما را به بازی خودشان دعوت می کنند و ما هم آن اهرم را پیوسته برای دریافت پاداش فشار می دهیم :)

اقتباس از کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر اثر دن اریلی که توضیح مختصری از آن در اینجا می توانید ببینید.





علی نوربخش
۱۱:۳۵۲۳
مرداد

سیزده سالی میشه که عینکی هستم از همان اول هم از عینک خوشم نمی آمد ولی مجبور بودم در کلاس برای دیدن تخته از آن استفاده کنم. بعدها در بیرون از کلاس هم گه گاهی به چشم می زدم ولی الان گه گاهی نمی زنم. روزی هنگام استفاده از وسیله نقلیه عمومی به نام مترو، تصویری را روی دیوار روبرو در ایستگاه مقابل دیدم معمولا وقتی عینک به چشم ندارم تصویری را می بینم سعی می کنم نوشته را که ممکن است زیر آن نوشته شده باشد را حدس بزنم.



حدس من این بود. وقتی ذهن انسان در حال پذیرش باشد. برای فعال شدن احتیاج به جرقه دارد یعنی وقتی شخصی به مسئله فکر می کند تا آن را حل کند می تواند از دنیای اطراف خودش برای حل مسئله ایده بگیرد یا شخصی که به ایده برای کارآفرینی فکر می کند. یک جرقه بیرونی می تواند ذهن او را آتش بزند.

این بازی را هم در مترو وقتی که مثل کنسر ماهی می شویم. مخصوصا در ساعات شلوغ انجام می دهم. به برد ایستگاههای مترو که در واگن نصب شده  نگاه می کنم و سعی می کنم حدس بزنم که چه قدر به مقصد نهایی خودم مانده مثلا اگر می خواهم به انقلاب بروم می دانم که نام ایستگاه از دو حرف تشکیل شده است.میدان انقلاب و میدانم که بعد از ایستگاه تئاتر شهر است که قبلا ولیعصر بوده بنابراین روی برد باید دنیال اسم دو حرفی بگردم که ایستکاه قبل از آن هم دو حرف باشد. این بازی برای تمدد اعصاب در ساعات شلوغ مترو مفرح ترین بازی به نظر می رسد:).

علی نوربخش
۲۱:۴۴۲۱
مرداد





بعد از اینجا دیگه خشکی ای نیست تا قطب جنوب

علی نوربخش
۲۰:۵۷۱۹
مرداد

یادم هست وقتی بچه بودم صبح ها که آماده می شدیم و مدرسه می رفتیم در راه مدرسه معمولا چیزی برای زنگ تفریح می خریدیم وقتی می رفتیم داخل سوپرمارکت دو یا سه نوع بیسکویت بود و تقریبا بیسکویت ها شبیه هم بودند و در دو نوع باز و بسته. نوع باز را مغازه دار با دست برش می داد و داخل نایلون فریزر می گذاشت و می داد. خوشمزه تر هم بود :). ولی امروز انواع و اقسام بیسکویت ها با طرح ها و نقش های مختلف برای ماندن در پیشخوان مغازه ها با هم رقابت می کنند یک جنگ خونین.

امروزه برای خرید موبایل، می توانید به انواع و اقسام فروشگاه های و بازارهای بزرگ سر بزنید معمولا به شما توصیه می شود به علت وجود گزینه های زیاد، از قبل معیارهای خود را برای خرید در نظر بگیرید.قیمت،ویژگی فیزیکی،صفحه نمایش و... تا زیر بار انتخاب له نشوید. حتی با در نظرگرفتن تمام این تدابیر باز  بعد از خرید و هم هنگام بازگشت از فروشگاه شاید چندان خوشحال نباشید چون انواع و اقسام موبایل ها را از نزدیک دیده اید و لمس کردید و حتی بعد از خرید تا مدتی با خودتان می گویید اگر صد تومان بیشتر داشتم فقط صد تومان...

گاهی گزینه ها بر روی معیار ها تاثیر می گذارند:) (روش آماری ANP هم به همین خاطر شکل گرفت در دهه 90 میلادی، بیست سال بعد از AHP )




علی نوربخش
۲۳:۱۹۱۷
مرداد
زندگی در دنیای مجازی یعنی جایی که ابزارها جای خودشان را به گجت ها می دهند بیشتر محلی برای تعویض است تا تعمیر.

تعمیر به ما یاد می دهد که می توان مشکلات را بهبود داد بدون گوش کردن به فایل های صوتی روانشاختی.
تعمیر به ما یاد می دهد که می توان از ابزارهای تعمیری دوباره استفاده کرد. 
تعمیر به ما یاد می دهد که می توان تا بهبودی صبر کرد.

در دنیای گجت ها همه چیز به راحتی تحت کنترل است به راحتی می توان نصب کرد به راحتی می توان ریمو کرد به راحتی می توان بلاک کرد. در دنیای مجازی لازم نیست صبور باشیم. لازم نیست در چشم طرف مقابل نگاه کنید و جواب دهید می توان کاری کرد که پیام ها تیک نخورند. می توان زندگی را last seen recently  کرد.

امروز دنیای مجازی بخشی از زندگی ماست و شاید فردا کل زندگی ما. ابزارها هستند که ما را می سازند و ابزارک ها 

تعمیر یا تعویض - which one


علی نوربخش
۱۹:۵۰۱۱
مرداد

مدتی هست که می خواهم داستان بنویسم. داستانی اقتصادی وکوتاه چیزی شبیه کتاب دید اقتصادی اثر پیتر شیف . قطعا مثل اون که که نمیشه چون آن قدر توانمند نیستم :). فعلا که نتونستم شخصیت های را که متولد می کنم را  مدت زیادی زنده نگه دارم، کلیات را طوری تعریف کنم که مخاطب در ذهن جزئیات دقیق ترش را بسازد و همراه داستان شود یا آن قدر در جزئیات غرق نشم که کلیات از بین نرود.

بعد از خواندن  پست دوست عزیز، طاهره خبازی به فکر خلق یک داستان شش کلمه یا

six-word Memoirs


پیوند دو رویا، واقعیت را می سازد


علی نوربخش
۲۰:۱۱۰۹
مرداد

"اگر دخترتان با شما تماس بگیرد که برای فردا یک مداد قرمز می خواهد، شما چه قدر راحتید که این مداد از سرکار برای دخترتان ببرید؟ به هیچ وجه؟ تا اندازه های؟ 

اگر قیمت یک مداد قرمز 10 سنت باشد.شما چه قدر راحتترید تا این 10 سنت را  از تن خواه شرکت بردارید"

این پرسش ها دن اریلی در کتاب  نابخردی های پیش بینی پذیر بیان می کند و اشاره می کند وقتی ما یک قدم با پول نقد فاصله داریم رفتارمان عوض می شود یعنی برداشتن مداد قرمز برای خیلی راحت تر از 10 سنت - ما با برداشتن یک مداد قرمز خودمان را راحتتر  قانع می کنیم. با چنین حرف هایی که وسائل دفتری جزئی از حقوق کارمندان است یا من قبلا یک مداد یا خودکار در شرکت جا گذاشته ام.

در مورد کارت اعتباری نیز به این شکل است برداشتن پول از کارت اعتباری از برداشتن پول نقد برای وجدان  انسان راحت تر است.

اگر نگاهی به دزدی هایی که از کارت اعتباری می شود یا به خود دزدها، نگاهی بیندازید می بینید که آدم های درست حسابی تر و معقول تری هستند از کسانی که در خیابان پول نقد را از جیب مردم می دزدند و حتی موجه تر به نظر می رسند و اینکه افراد نخبه هستند و باید از آن ها استفاده شود. 

رفتار ما هم در دنیای مجازی هم به این شکل هست. در این فضا خیلی راحت تر به فریب آدم ها اقدام می کنیم با دادن اطلاعات نادرست و غلط تا در فضای واقعی، حتی برای انسان های با اخلاق.

دن آریلی در پایان اشاره می کند " چنین چشم اندازی از سرشت آدمی نگران کننده است، می توانیم امیدوار باشیم که دور برمان پر از آدم های خوب و با اخلاق باشد ولی مجبوریم واقع گرا باشیم. حتی آدم های خوب از این که تا حدی توسط ذهن شان غافل شوند مصون نیستند" 




علی نوربخش