اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

نویسندگی در زمینه اقتصاد و مدیریت

اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه
آخرین مطالب
  • ۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۵ تورم
پربیننده ترین مطالب

۱۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۰:۱۱۲۷
مرداد

شاید شما هم عادت کرده باشید که هر از چند گاهی، موبایل را خاموش و روشن کنید تا ببینید پیامی نیامده باشد که صدای نوتیفیکیشن آن را نشنیده باشید یا به تلگرام و اینستاگرام سر بزنید.

بیایید قبل از وارد شدن به این موضوع، نگاهی به آزمایش بی. اف اسکینر بیاندازیم. 

اسکینر آزمایشی را ترتیب داده بود که در آن موش گرسنه ای برای بدست آوردن غذا باید اهرمی را فشار می داد. موضوع آزمایش اسکینر ((زمان بندی های شمارافزایی)) بود برای توصیف رابطه ی بین کنش و پاداش های همراه آن ها استفاده کرد.

در زمان بندی شمار افزایی ثابت موش پس از فشار اهرم به تعداد مشخص مثلا 10 بار پاداش خوراکی را دریافت می کرد مثلا دلال ماشین دست دوم که به ازای فروش هر 10 ماشین مبلغ 1000 دلار پاداش می گیرد.

در زمان بندی شمار افزایی متغییر، موش پس از فشار دادن اهرم به تعداد تصادفی خوراکی را دریافت می کرد(به همین ترتیب دلال ماشین دست دوم ممکن است پس از تعداد نامعین ماشین، پاداش دریافت کند) مثلا بعد از 10 بار، خوراکی بگیرد یا بعد از 15 بار. بنابراین در زمان بندی های شمار افزایی متغییر، آمدن پاداش پیش بینی ناپذیر است.

شاید این تصور پیش بیاید که در زمان بندی شمار افزایی ثابت، که موش قابلیت پیش بینی کردن دارد. نتیجه کارش، انگیزه بیشتری برای فعالیت باشد.


برعکس اسکینر دریافت که زمان بندی متغییر در عمل انگیزه بیشتری ایجاد می کند. بارزترین نتیجه آن، این بود وقتی پاداش قطع شود. موش هایی که تحت زمان بندی ثابت بودند. تقریبا فورا  دست از کار می کشیدند ولی آن هایی که تحت زمان بندی متغییر بودند برای مدت طولانی به کار ادامه می دادند. "زمان بندی شمار افزایی متغییر در ایجاد انگیزه در آدم ها هم به خوبی کار می کند."

 اتفاقی که در تلگرام و اینستاگرام هم می افتد به همین شکل می باشد. ممکن است شما عکسی را در اینستاگرام قرار دهید و بارها آن را رفرش کنید تا ببینید چند نفر به شما لایک داده اند. به همین ترتیب در تلگرام هم ، هر از چند گاهی پیامی دریافت می کنیم که ممکن است در بین آن ها خبری خوشی باشد یا پیامی از شخصی که مدت ها از او خبر نداشتیم. این رویداد های غیر منتظره هستند که ما را به بازی خودشان دعوت می کنند و ما هم آن اهرم را پیوسته برای دریافت پاداش فشار می دهیم :)

اقتباس از کتاب نابخردی های پیش بینی پذیر اثر دن اریلی که توضیح مختصری از آن در اینجا می توانید ببینید.





علی نوربخش
۱۱:۳۵۲۳
مرداد

سیزده سالی میشه که عینکی هستم از همان اول هم از عینک خوشم نمی آمد ولی مجبور بودم در کلاس برای دیدن تخته از آن استفاده کنم. بعدها در بیرون از کلاس هم گه گاهی به چشم می زدم ولی الان گه گاهی نمی زنم. روزی هنگام استفاده از وسیله نقلیه عمومی به نام مترو، تصویری را روی دیوار روبرو در ایستگاه مقابل دیدم معمولا وقتی عینک به چشم ندارم تصویری را می بینم سعی می کنم نوشته را که ممکن است زیر آن نوشته شده باشد را حدس بزنم.



حدس من این بود. وقتی ذهن انسان در حال پذیرش باشد. برای فعال شدن احتیاج به جرقه دارد یعنی وقتی شخصی به مسئله فکر می کند تا آن را حل کند می تواند از دنیای اطراف خودش برای حل مسئله ایده بگیرد یا شخصی که به ایده برای کارآفرینی فکر می کند. یک جرقه بیرونی می تواند ذهن او را آتش بزند.

این بازی را هم در مترو وقتی که مثل کنسر ماهی می شویم. مخصوصا در ساعات شلوغ انجام می دهم. به برد ایستگاههای مترو که در واگن نصب شده  نگاه می کنم و سعی می کنم حدس بزنم که چه قدر به مقصد نهایی خودم مانده مثلا اگر می خواهم به انقلاب بروم می دانم که نام ایستگاه از دو حرف تشکیل شده است.میدان انقلاب و میدانم که بعد از ایستگاه تئاتر شهر است که قبلا ولیعصر بوده بنابراین روی برد باید دنیال اسم دو حرفی بگردم که ایستکاه قبل از آن هم دو حرف باشد. این بازی برای تمدد اعصاب در ساعات شلوغ مترو مفرح ترین بازی به نظر می رسد:).

علی نوربخش
۲۱:۴۴۲۱
مرداد





بعد از اینجا دیگه خشکی ای نیست تا قطب جنوب

علی نوربخش
۲۰:۵۷۱۹
مرداد

یادم هست وقتی بچه بودم صبح ها که آماده می شدیم و مدرسه می رفتیم در راه مدرسه معمولا چیزی برای زنگ تفریح می خریدیم وقتی می رفتیم داخل سوپرمارکت دو یا سه نوع بیسکویت بود و تقریبا بیسکویت ها شبیه هم بودند و در دو نوع باز و بسته. نوع باز را مغازه دار با دست برش می داد و داخل نایلون فریزر می گذاشت و می داد. خوشمزه تر هم بود :). ولی امروز انواع و اقسام بیسکویت ها با طرح ها و نقش های مختلف برای ماندن در پیشخوان مغازه ها با هم رقابت می کنند یک جنگ خونین.

امروزه برای خرید موبایل، می توانید به انواع و اقسام فروشگاه های و بازارهای بزرگ سر بزنید معمولا به شما توصیه می شود به علت وجود گزینه های زیاد، از قبل معیارهای خود را برای خرید در نظر بگیرید.قیمت،ویژگی فیزیکی،صفحه نمایش و... تا زیر بار انتخاب له نشوید. حتی با در نظرگرفتن تمام این تدابیر باز  بعد از خرید و هم هنگام بازگشت از فروشگاه شاید چندان خوشحال نباشید چون انواع و اقسام موبایل ها را از نزدیک دیده اید و لمس کردید و حتی بعد از خرید تا مدتی با خودتان می گویید اگر صد تومان بیشتر داشتم فقط صد تومان...

گاهی گزینه ها بر روی معیار ها تاثیر می گذارند:) (روش آماری ANP هم به همین خاطر شکل گرفت در دهه 90 میلادی، بیست سال بعد از AHP )




علی نوربخش
۲۳:۱۹۱۷
مرداد
زندگی در دنیای مجازی یعنی جایی که ابزارها جای خودشان را به گجت ها می دهند بیشتر محلی برای تعویض است تا تعمیر.

تعمیر به ما یاد می دهد که می توان مشکلات را بهبود داد بدون گوش کردن به فایل های صوتی روانشاختی.
تعمیر به ما یاد می دهد که می توان از ابزارهای تعمیری دوباره استفاده کرد. 
تعمیر به ما یاد می دهد که می توان تا بهبودی صبر کرد.

در دنیای گجت ها همه چیز به راحتی تحت کنترل است به راحتی می توان نصب کرد به راحتی می توان ریمو کرد به راحتی می توان بلاک کرد. در دنیای مجازی لازم نیست صبور باشیم. لازم نیست در چشم طرف مقابل نگاه کنید و جواب دهید می توان کاری کرد که پیام ها تیک نخورند. می توان زندگی را last seen recently  کرد.

امروز دنیای مجازی بخشی از زندگی ماست و شاید فردا کل زندگی ما. ابزارها هستند که ما را می سازند و ابزارک ها 

تعمیر یا تعویض - which one


علی نوربخش
۱۹:۵۰۱۱
مرداد

مدتی هست که می خواهم داستان بنویسم. داستانی اقتصادی وکوتاه چیزی شبیه کتاب دید اقتصادی اثر پیتر شیف . قطعا مثل اون که که نمیشه چون آن قدر توانمند نیستم :). فعلا که نتونستم شخصیت های را که متولد می کنم را  مدت زیادی زنده نگه دارم، کلیات را طوری تعریف کنم که مخاطب در ذهن جزئیات دقیق ترش را بسازد و همراه داستان شود یا آن قدر در جزئیات غرق نشم که کلیات از بین نرود.

بعد از خواندن  پست دوست عزیز، طاهره خبازی به فکر خلق یک داستان شش کلمه یا

six-word Memoirs


پیوند دو رویا، واقعیت را می سازد


علی نوربخش
۲۰:۱۱۰۹
مرداد

"اگر دخترتان با شما تماس بگیرد که برای فردا یک مداد قرمز می خواهد، شما چه قدر راحتید که این مداد از سرکار برای دخترتان ببرید؟ به هیچ وجه؟ تا اندازه های؟ 

اگر قیمت یک مداد قرمز 10 سنت باشد.شما چه قدر راحتترید تا این 10 سنت را  از تن خواه شرکت بردارید"

این پرسش ها دن اریلی در کتاب  نابخردی های پیش بینی پذیر بیان می کند و اشاره می کند وقتی ما یک قدم با پول نقد فاصله داریم رفتارمان عوض می شود یعنی برداشتن مداد قرمز برای خیلی راحت تر از 10 سنت - ما با برداشتن یک مداد قرمز خودمان را راحتتر  قانع می کنیم. با چنین حرف هایی که وسائل دفتری جزئی از حقوق کارمندان است یا من قبلا یک مداد یا خودکار در شرکت جا گذاشته ام.

در مورد کارت اعتباری نیز به این شکل است برداشتن پول از کارت اعتباری از برداشتن پول نقد برای وجدان  انسان راحت تر است.

اگر نگاهی به دزدی هایی که از کارت اعتباری می شود یا به خود دزدها، نگاهی بیندازید می بینید که آدم های درست حسابی تر و معقول تری هستند از کسانی که در خیابان پول نقد را از جیب مردم می دزدند و حتی موجه تر به نظر می رسند و اینکه افراد نخبه هستند و باید از آن ها استفاده شود. 

رفتار ما هم در دنیای مجازی هم به این شکل هست. در این فضا خیلی راحت تر به فریب آدم ها اقدام می کنیم با دادن اطلاعات نادرست و غلط تا در فضای واقعی، حتی برای انسان های با اخلاق.

دن آریلی در پایان اشاره می کند " چنین چشم اندازی از سرشت آدمی نگران کننده است، می توانیم امیدوار باشیم که دور برمان پر از آدم های خوب و با اخلاق باشد ولی مجبوریم واقع گرا باشیم. حتی آدم های خوب از این که تا حدی توسط ذهن شان غافل شوند مصون نیستند" 




علی نوربخش
۲۰:۵۷۰۷
مرداد

چرا تبلیغات تلویزیونی، تاثیر لازم را  در صرفه جویی در مصرف انرژی نمی گذارد.


با توجه اینکه  قیمت حامل های انرژی در کشور ما پایین است. به طور مثال در برق، هر کیلو وات برای شرکت برق 800 تومان هزینه دارد ولی برای مشترکین خود قیمت 80 تومان را در نظر می گیرد. یک فاصله 10 برابری را می توان بین تولید و عرضه دید. بنابراین یکی از فاکتورهایی که می توان در نظر گرفت قیمت پایین حامل های انرژی در کشور ما می باشد. هر شخص هنگام صرفه جویی دست به یک مقایسه ای می زند مثلا حساب می کند که  از محل صرفه جویی برق در طی شش ماه چه کالایی را می تواند تهیه کند. این مقایسه در تصمیم گیری فرد تاثیر گذار است.
دومین فاکتوری را که می توان در نظر گرفت. عادت ما به مصرف انرژی به صورت جاری می باشد.در طی سالیان دراز ما به مصرف بی رویه انرژی  عادت کردیم  ترک عادت فعلی خود مقوله ای زمان بر است. در واقع یک جور چسبندگی در عادات مصرفی ما وجود دارد. اگر از دید اقتصادی، بخواهیم نگاهی بیندازیم یعنی زمانی که حتی درآمد کاهش پیدا کند به همان نسبت مصرف ما کاهش نمی یابد و نیاز به زمان دارد که این مصرف کاهش یابد.
تبلیغات تلویزیون بهتراست به جای اینکه بگویند  به مردم که چگونه رفتار کنند.  براین پایه باشند که مردم چگونه رفتار می کنند.
چند سال پیش سایتی را در آمریکا دیده بودم که با تحلیل داده های مصرف کنندگان برق می آمد و خانوارهای همسان را مقایسه می کرد و نشان می داد که می توان صرفه جویی کرد.





علی نوربخش
۱۵:۰۷۰۴
مرداد

کتاب هایی که معرفی می شوند کتاب هایی در زمینه اقتصاد می باشند که برای عموم قابل استفاده هستند. امیدوارم برای علاقه مندان به این حوزه  مفید باشد.



 نابخردی های پیش بینی پذیر اثر دن آریلی 

دن آریلی در حوزه اقتصاد رفتاری فعالیت می کند. آریلی در این کتاب با انجام آزمایش، رفتارهای ما را با عنوان یک موجود خردمند، باهوش و مستقل به چالش می کشد و نشان می دهد آن چنان که فکر می کنیم. رفتار ما خردمندانه و مستقل نیست. نویسنده در ابتدا با نسبیت و مقایسه که در ذهن ما شکل می گیرد شروع می کند و تاثیری که می تواند مقایسه در تصمیم گیری ها ما داشته باشد و اینکه چطور شرکت های تبلیغاتی به بهترین نحو، از آن استفاده می کنند. شاید اگر بخواهم مثال امروزی بزنم در تبلیغات سامسونگ می توان دید که مدل +S8|S8 را با عنوان مدل های گوشی جدید اش در کنار هم معرفی می کند.

در این مطلب بخش هایی از کتاب را آورده ام.



    قوی سیاه  اثر نسیم طالب

در ابتدا و قبل از اینکه عنوان کتاب را در اینترنت جستجو کنم فکر می کردم که این  کتاب یک رمان باید باشد. در گذشته مردم تصور می کردند که تمام قوهای سفید هستند و با دیدن اولین قوی سیاه بسیار شگفت زده شده بودند. نویسنده با انتخاب این عنوان می خواهد. به ما یادآوری کند که تا چه حد آگاهی ما که تحت تاثیر مشاهده ها و تجربیات می باشد محدودیت دارد و شکننده است. وقتی کتاب را تهیه کردم با یک دنیای جدید آشنا شدم. کتاب مملو از مثال ها برای درک، مفهوم اصلی است. موضوع کتاب در مورد درک رویدادهای غیرمنتظره ای، که در زندگی برای ما اتفاق می اقتد که خارج از دایره پیش بینی است- آینده، امتداد گذشته نیست. با خواندن کتاب با داستان ها و دانشمندانی آشنا می شوید که کمتر نامی از آنها در کتاب های دیگر آمده است.( این ترجمه بهترین ترجمه نیست)


 چرا کشورها شکست می خورند اثر: عجم اغلو

نویسنده کتاب، دارون عجم اغلو، دارنده جایزه نوبل اقتصاد می باشد. در این کتاب به دلایلی اشاره می شود که چرا برخی از کشورها در طول تاریخ پیشرفت کرده اند و برخی دیگر پسرفت و یا اصلا تاریخ در آن کشور ها به جلو حرکت نمی کند کشورهایی مانند سومالی که تاریخ در آن فقط در تقویم جا به جا می شود و مردم مانند صد سال پیش خود زندگی می کنند. این کتاب در حوزه اقتصاد سیاسی طبقه بندی می شود. به بررسی کشورهایی مانند کره شمالی و کره جنوبی و دیگر کشورهایی که در همسایگی هم زندگی می کنند ولی زندگی مردم آن ها با هم کاملا متفاوت است.

تحلیل بنده این است که جناب اوغلو در سراسر کتاب به موضوعی اشاره می کند که قرآن به آن اشاره کرده است: حال هیچ قومی تغییر نمی کند مگر به دست خودشان

علی نوربخش
۱۵:۰۷۰۲
مرداد

"در 800 میلادی، پاپ لیوی سوم به عنوان امپراتور شارلمانی رومیان تاج گذاری کرد و بدین ترتیب پیوندی تنگاتنگ بین کلیسا و حکومت برقرار ساخت. از آن پس امپراتورهای مقدس روم، که با پادشاهان اروپایی ادامه یافت، با هاله ای از الوییت آکنده شدند. از دل این چیزی سربرآورد که ((لمس شاهانه)) خوانده می شد- آیین شفابخشی مردم. در سده های میانی، به گواهی پی در پی تاریخ نگاران، پادشاهان بلند مرتبه به طور منظم از درون جمعیت می گذشتند و لمس شاهانه را اشاعه می دادند. برای نمونه گفته شده که چالز دوم، که از 1660 تا 1685 فرمانروای انگلستان بود، در طول زمامداری حدود 100000 نفر را لمس کرد و در این میان حتی نام چند مستعمره نشین آمریکایی هم به ثبت رسیده که از دنیای نو به دنیای قدیم بازگشتند تنها به این خاطر که سر راه پادشاه چالرز قرار گیرند و شفا یابند.

آیا این لمس شاهانه به راستی چاره ساز بود؟ واضح است که اگر حال کسی پس از دریافت لمس شاهانه بهتر نمی شد، نشانی از این آیین بر جا نمی ماند. ولی در سرتاسر تاریخ چنین گفته شده که لمس شاهانه هزاران نفر را شفا داده است.لمس شاهانه تا دهه 1820، زمانی که پادشاهان دیگر فرستاده ی آسمانی به شمار نمی رفتند، ادامه یافت."


نوشته بالا بخشی از کتاب "نابخردی های پیش بینی پذیر" نوشته دن آریلی می باشد. در این فصل دن، به این موضوع اشاره می کند که یک سری پیش فرض هایی، بر زندگی  اثر گذارند و این خیلی عجیب است مثلا وقتی شما به یک پزشک معروف، مراجعه می کنید حتی اگر داروهای معمولی هم بگیرید حال بهتری دارید یا وقتی که شما از یک قرض سرماخوردگی گران قیمت استفاده کنید سرماخوردگی شما زودتر بهبود پیدا می کند. فکر کنم در ایران استفاده از داروهای خارجی این حس را القا می کند. 

دن اریلی حرف هایش بر پایه آزمایش هایی که خود انجام داده، بنا نهاده است یکی از آزمایش های او به این ترتیب بود که یک قرص آسپیرین را با اعلام دو قیمت متفاوت به فرد آزمایش شده می داد و وقتی به فرد آسپیرین با اعلام قیمت بالاتر، داده می شد نسبت به همان آسپیرین با قیمت پایین تر زودتر بهبود پیدا می کرد




علی نوربخش